Kino

کش رفتن و به‌ عاریت گرفتن و ادغام تکه‌های ناجویده، و جعل نتیجه‌های ناوارد جبران حفره‌‌ی خلاءها نیست

Kino

کش رفتن و به‌ عاریت گرفتن و ادغام تکه‌های ناجویده، و جعل نتیجه‌های ناوارد جبران حفره‌‌ی خلاءها نیست

Kino
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۲ ثبت شده است

Free to Go

۲۹
فروردين

 اینک داریم همانی می‌شویم که هرگز آرزو نکرده‌ایم؛ یعنی پیر. هرگز نه آرزوی پیری کرده‌ایم و نه انتظارش را کشیده‌ایم و زمانی که کوشیدیم تصوّرش کنیم، همواره به‌شکلی سطحی، کلّی و سرسری بوده. پیری هرگز نه کنج‌کاویِ ژرفی را در ما برانگیخته و نه عمیقاً علاقه‌مندمان کرده... پیری در وجودمان به‌معنای پایانِ شگفتی خواهد بود. نه‌تنها توانِ شگفت‌زده‌شدن، بلکه قدرتِ شگفت‌زده‌کردن را نیز از دست خواهیم داد. پس از آن‌که عمری را به تعجّب‌کردن از همه‌چیز گذراندیم، دیگر هیچ‌چیز متعجّب‌مان نخواهد کرد؛ هم به این دلیل که کارها و حرف‌های عجیب‌مان را قبلاً دیده‌اند و هم به این خاطر که دیگر به‌سوی‌مان نگاه نخواهند کرد...


ن.گینزبورگ

  • احسان

والار مورگولیس

۲۸
فروردين

تو مدخل ویکی پدیاش نوشته که :

"بزرگترین جشنواره بدون سقف و هوای آزاد و هنرهای اجرایی جهان"


گلستنبری ست و غروب هایش، شما می دانید وقتی گروه آرکید فایر با آن دم و دستگاه آن بالاست و دارد My body is a cage اجرا می کند و به آن قسمتی می رسد که آقای باتلر دیگر جمله را کامل نمی کند و می گوید My body is a و بقیه شعر با صدای عظیمی ادامه پیدا می کند که از سازها و ارکستر عظیم آنجاست، آن مرد فیلم بردار آن همه صدای گوش دوست را کنار گذاشته و می رود غروب گلستنبری را نشان می دهد به ما یعنی چه؟

اصلن شاید می خواهد بگوید:

همین است، همین جا جمع شده اید یا این ویدئو را دارید می بینید برای همین، همین غروب، آها... همین بود منظورم، آن همه موسیقی را گوش دادید؟ حالا رو برگردانید، این هم غروب!


Arcade Fire - My Body Is A Cage  Glastonbury 2007

  • احسان
گمان نداشتم حیاط پشتی را ترک کنی، ترک کنی و از کنار تاب گذر کنی، گذران دست از روی حلقه ی گیسویت برداری، برداری و گام شتابان کنی، بشتاب روی و کفش برپا کنی، کفش برپا جامه بر تن پیچی، پیچان چشم از من بگیری...
من گمان چشم برگرفتن نداشتم

  • احسان