Kino

کش رفتن و به‌ عاریت گرفتن و ادغام تکه‌های ناجویده، و جعل نتیجه‌های ناوارد جبران حفره‌‌ی خلاءها نیست

Kino

کش رفتن و به‌ عاریت گرفتن و ادغام تکه‌های ناجویده، و جعل نتیجه‌های ناوارد جبران حفره‌‌ی خلاءها نیست

Kino
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۵ مطلب در دی ۱۳۹۰ ثبت شده است

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۳۰ دی ۹۰ ، ۲۳:۰۰
  • ۳۱۲ نمایش
  • احسان

همچین نشستم تو دفتر و هدفون کردم تو گوش و چند دیقه یبارم کشو رو باز میکنم دست میکنم تو مشما و یه مشت نخودچی و کشمش درمیارم میندازم بالا. گلدن گلوب هم که ندیدم ولی صبح دیدم بهروز خبرشو داده که اصغر جایزه رو از مدانا گرفت. ذوق و اینا هم نکردم چون از اول پایه فیلم نبودم، نه که حالا فحش بدم که اه اه پیف پیف، نه، مبارکشون باشه ولی حال هم نکردم خلاصه. باز اگه لیدی گاگا میومد جایزه رو میداد خوب بود، این ترکیب اصغر و گاگا خیلی شیزو میشد!

دیگه اینکه اصولن برای من رابطه ی مستقیمی برقراره بین حجم دروس و انجام کارای غیر درسی و از وقتی امتحانام تموم شده همچین میل آپ کردنم افت کرده قدرت خدا...

این روزا بیشتر از اینکه فیلم دیدن کم و افتضاحمو یه سر و سامونی بدم بازم دارم دیوانه وار موسیقی گوش میدم بخصوص پست راک که زندگی نذاشته واسم و بزودی یه پست مرتبط براش میزنم.

آخرین فیلمی که دیدم Another Earth بود که گرفت منو. ازش حرف زدن منو میکشونه به حرف زدن بی قید و بند و احتمالن بی ربط برای بقیه. فقط در همین حد کم بگم که در چنان گندی انداخت آدم اصلی فیلمشو ( و این آدم انقدر بجا و اندازه بازی میکنه ) که همون سر فیلم از دیدنش افسرده شدم و بعد سوراخی رو هم واسه فرار میذاره جلوش، ظاهر اینه که یه زمین دیگه تپ پیدا شده و دارن بررسی میکنن ببینن میشه رفت اونجا یا نه. این درد و درمان بغل هم خوب چیزی شده بود.توش از اون نگاها هم که صحبتشو کردم چند وقت پیش وجود داشت. درمانه از نوع اون حسای خاصی بهم داد که سر زندگی دوگانه ورونیک داشتم و دوست داشتم برم یه کنجی بشینم، حس میکردم آروم شدم، آروم ینی یواش، انگار تیریپ خرامان قدم بر  میداشتم و فهمیده بودم چه خبره....

بگذریم.


دیشب اما از تو یه فلش یه شعر عاشقانه شیرازی پیدا کردم، ینی یکی داشت شعرو میخوند، یکمشو اینجا میذارم بخونید ببینم چند چندم باهاتون :


بعضی وختا که دلُم خیلی بَرَت پر میزنه

تو خیال میارمش دم خونتون در میزنه

با دوصد ناز و نوازش درو روش واز میکنی

او ای موقُعو نفسش مث دل کفتر میزنه





پ ن : افتادم از ادابازی های قبلیم فعلن. همینجوری هرچی ظاهر و باطن بود واستون تعریف کردم

پ پ ن : شاعر : یدالله طارمی. اینم لینکش تویوتو  ب: 

watch?v=E1taUtGmozc

  • احسان

blackfield - welcome to my dna

طرفدارای رادیکال استیون ویلسون رو شاید راضی نکنه (همونطور که تو نت دیدم اینطور بوده تا حدی) ولی آلبوم آرت راک ِ پاپیه که اصلن از استانداردها کوتاه نمیاد و واقعن گوش نوازه. این آلبوم البته بیشتر (ینی خیلی بیشتر) محصول تفکر موسیقاییِ اویو گفنه و نماینده ویلسون اینجا بیشتر صدای گرمشه که بطرز استثنایی روی نت ها نشسته.


grails - deep politics

شاید اگه قرار بود یه کار انتخاب کنم همینو انتخاب میکردم.

بقول وینسنت هانا : !This crew is good  موسیقی که پست راکه، از اوناش که صدای گیتار توش میاد،تو چارراهاش وقت خطر صدای سوت سوتک پاسبون میاد، هر جا بری صدای رادیوش میاد...


moby - destroyed

خب موبی! باز بقول وینسنت هانا :

?I mean - is this guy something, or is he something


Noel Gallagher's High Flying Birds - Noel Gallagher's High Flying Birds

من یه اعترافی بکنم. زیاد پایه oasis نبودم. ینی اصلن زیاد هم ازشون گوش نداده بودم و تک و توک چندتایی دوست داشتم. حالا این داداشا جدا شدن از هم، اون یکی گویا زیاد تحویلش نگرفتن با کار جدیدش ولی نوئل جان کاری کردن کارستان، گلستان، همچین بریت پاپی قاتی موسیقیش کرده که یه نمه یادآور کلدپلی هم هست و منو که تو همین چند هفته ای که شنیدمش خیلی سرحال آورده.


superheavy - superheavy

الان بخوام از این تعریفای مرسوم درباره سوپرگروه ها بکنم میگم ببینید سوپرگروه ها معمولن چیز بدردبخوری نمیشن و میلنگن نمونه ش هم فلان و بهمان ولی این سوپرگروه خیلی خوبه و از این حرفا... ولی من میگم خودتون گوش بدید بهش تا طعمشو حس کنید. توش ای . آر . رحمان هست و دیمین مارلی (پسر باب) و جاس استون و دیو استوارت و میک جگر و از موسیقی زهی  و کوبه ای شرقی هند توش هست تا رگه و سول و چقدر جالب که اینا با هم خوب ترکیب شدن و طعم خودشونو دارن. تعریف کردن من شاید محرک باشه ولی موسیقی آنست که خود ببوید، برید ببویید خودتون.


پ ن : البته جا داره ادای احترامی هم بکنم به این آلبوم ها :

The Decemberists - The King Is Dead

Adele - 21

Anathema - Falling Deeper

Steven Wilson - Grace For Drowning

Radiohead - The King Of Limbs

کریستف رضاعی - کنعان

محسن نامجو - بوسه های بیهوده



پس نوشت : اینجا از آلبوم 
Grace For Drowning فقط اسم بردم و بعدن خودم خیلی پشیمون شدم که چرا ازش ننوشتم یا از چندتا آلبوم دیگه مثل shadow of the past از گروه پست راک روسی sleep dealer و بشرط حیات حتمن از خجالت اینا در میام. فقط اینو بدونید که  Grace For Drowning چیزی ورای صحبت انتخاب بهترین ها و از این دست بازیاست!

  • احسان

چتونه؟ پاشید بابا... یهو نمیدونم چه موجی افتاده همه زمینگیر شدن

پاشید بیاید براتون کلیفرنیا دریمین بذارم گوش کنید دلگرم شید و قلباتون صاف شه .... مثل جویبارهای جاری تو همچین روزی از زمستون


کلیفرنیا دریمین - خوزه فلیسیانو

  • احسان
دررررررر،دررررررر! بله بازم هشت شده. زود پاشدم و پوشیدم و زدم بیرون، لباس پشمی ِ ارث خانوادگی رو هم پوشیدم. اصلن یادم رفته بود که صبح مامان گفت بیرون سفید شده، دم در که رسیدم تعجب کردم از این همه برف! رفتم سمت ماشین و خوشحال از تجربه جدید رانندگی (چون بابام دیروز ماشین رو برده بود و کلی بهش رسیده بود، روکش ها نو شده بود و شیشه ها دودی و ...) نشستم. آقای عشقی همسایه طبقه بالا هم از در اومد بیرون و میخواست سر راه آشغال هم بذاره. سوارش کردم و سر راهم تا محل کارش که نزدیک هم بود با هم رفتیم. سر راه صحبت از آسفالت بد محله شد که چیکارش کنیم و از این حرفا، دم میدون گلندوک آقای عشقی گوش تیز کرد به موسیقی توی ماشین...
- این ساکسیفونه ها
- بله ساکسیفون!
- عباس...براردم، سرباز که بود تو گروه موزیک بود و ساکسیفون هم میزد
- ساز خوبیه (بهروز)
- (بی توجه به من) آره، این ساکسیفونه، اون موقعا میاورد خونه میزد
- بفرمایید رسیدیم
- (هنوز بی توجه به من) خیلی هم سخته زدنش!
- ...
- دست شما درد نکنه.
- خواهش میکنم

شهرداری هنوز حرکتی برای باز شدن راه نزده بود و فرمون ماشین تو دستم مثل کره میلغزید و با کلی هیجان رسیدم دفتر پست که بقیه حساب و کتابم رو باهاش صاف کنم. دفتر پست هنوز باز نشده و بود سوار شدم که برم.
با کلی اضافه شدن هیجان از کنترل ماشین تو اون هوا رسیدم به پلیس راه و اونجا بود که برام مسجل (!) شد نمیشه ادامه داد، چند تا ماشین زده بودن بغل و داشتن زنجیر می بستن، چدن تایی مثل من با حالت "پوکر فیس" به اطراف نگاه میکردن و بقیه هم مشغول بندری زدن بودن. این شد که با خیال راحت و بدون عذاب وجدان سر وسیله نقلیه رو کج کردم سمت منزل. همون اول راه هم دو نفر تو برف مونده رو سوار کردم. یکیشون که با هم هم صحبت شدیم میخواست بره ونک و مدارک ببره برای درآوردن ماشین از پارکینگ. میگفت دیروز تو همین گردنه ماشینش رو خوابوندن.
- حالا واسه چی خوابوندن؟
- هه هه، واسه شیشه دودی!
- جاااان؟ یعنی از همینا که من دارم؟
- آره دیگه، ایناهاش، ببین (برگه رو آورد جلوم و روش نوشته بود تخلف : شیشه دودی)
- ...
- آره، زانتیا، کَمَری(!) سوناتا، همه جور ماشینی بود، همه رو گیر میدادن، باید برچسبشو بکنی دیگه
- آخه ما همین دیروز دادیم دودیش کردن! ای بابا...
- خلاصه اینجوریه دیگه

...

طرف پیاده شد و منم اومدم خونه، داداشو بیدار کردم که واسه امتحاناش تعطیله چند وقتی. رفتم دوش گرفتم و بیرون که اومدم نیمرو آماده بود. صبح خوبی بود!

  • احسان