Kino

کش رفتن و به‌ عاریت گرفتن و ادغام تکه‌های ناجویده، و جعل نتیجه‌های ناوارد جبران حفره‌‌ی خلاءها نیست

Kino

کش رفتن و به‌ عاریت گرفتن و ادغام تکه‌های ناجویده، و جعل نتیجه‌های ناوارد جبران حفره‌‌ی خلاءها نیست

Kino
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایران» ثبت شده است

دوما مجلس قانون‌گذاری بود. با وجود این نمی‌توانست قوانین خود را به مورد اجرا بگذارد. لوایح قانونی آن لازم‌الاجرا نمی‌شد مگر آن‌که تزار و شورای دولتی، مجمع مشورتی قدیمی عمدتا متشکل از اشراف مرتجع که نیمی از آن‌ها را انجمن‌های حکومت محلی انتخاب و نیم دیگر را تزار منصوب می‌کرد و به موجب مصوبه فوریه 1906 با اختیارات قانون‌گذاری برابر با خود دوما به مجلس اعیان تبدیل شد، آن را تأیید می‌کردند. شورای دولتی در تالار باشکوه کاخ زمستانی تشکیل جلسه می‌داد. اعضای مسن آن اکثرا دیوان‌سالاران و ژنرال‌های بازنشسته، در حالی که خدمتکاران باوقار با لباس‌های مخصوص سفید در سکوت در اطراف می‌گشتند و با چای و قهوه از آنان پذیرایی می‌کردند در صندلی‌های راحتی مخمل می‌نشستند (یا چرت می‌زدند). شورای دولتی بیشتر به باشگاه نجیب‌زادگان انگلیسی شبیه بود تا یک مجلس قانون‌گذاری (شاید نشانه موفقیت این مجلس این بود که از مجلس اعیان تقلید می‌کرد). مباحثات آن چندان گرم و پرشور نبود زیرا بیشتر اعضای شورا دیدگاه‌های سلطنت‌طلبانه‌ یکسانی داشتند، در حالی‌که برخی اعضای حدودا نود ساله - که تعدادشان هم کم نبود - به وضوح قوه تمیز خود را از دست داده بودند. برای نمونه در پایان یک بحث، ژنرال اشتورلر نامی اعلام کرد که قصد دارد موافق اکثریت رأی دهد. وقتی به او توضیح دادند که اکثریتی در کار نیست زیرا رأی‌گیری تازه شروع شده‌است با خشم جواب داد: من هنوز هم اصرار می‌کنم که با اکثریت هستم!

با این همه، نباید به خطا شورای دولتی را مضحک یا بی‌خطر جلوه داد. سلطه‌ اشراف متحد - که یک‌سوم اعضای شورا عضو آن بودند - اطمینان می‌داد که شورا به صورت پایگاه مرتجعان عمل خواهد کرد و به همه لوایح لیبرالی دوما رأی مخالف خواهد داد. بی‌خود نبود که شورای دولتی به "گورستان امیدهای دوما" شهرت یافت.



تراژدی مردم - اورلاندو فایجس

پ‌ن: گرد سم خران شما نیز بگذرد (1)

  • احسان

حکومت آخرین تزار روسیه با فاجعه آغاز شد. چند روز پس از تاجگذاری در ماه مه ۱۸۹۶، جشنی در میدان خودیانکا، میدان مشق نظامی درست در بیرون مسکو ترتیب داده شد. صبح زود نیم میلیون نفر پیشاپیش در آنجا گرد آمده بودند و امیدوار بودند از دست تزار جدید لیوان‌های آبجوخوری یادگاری و بیسکویت‌هایی که تاریخ و مناسبت این رویداد به صورت نقش‌برجسته روی آن حک شده بود هدیه بگیرند. آبجو و سوسیس رایگان قرار بود به مقدار فراوان میان جمعیت توزیع شود. وقتی جمعیت بیشتری از راه رسید، شایعه‌ای دهان به دهان گشت مبنی بر این که هدیه‌ها به همه نمی‌رسد. جمعیت هجوم آورد، مردم سکندری می‌خوردند و درون خندق‌های نظامی می‌افتادند، و عده‌ای خفه شدند و عده‌ای زیر دست و پا له شدند. ظرف چند دقیقه ۱۴۰۰ نفر کشته و ۶۰۰ نفر زخمی شدند. با این حال تزار را متقاعد کردند که مراسم را ادامه دهد. شب همان روز، وقتی جنازه‌ها را با گاری حمل می‌کردند، نیکلا حتی در ضیافتی که مارکی دو مونت بلو، سفیر فرانسه، ترتیب داده بود شرکت کرد. ظرف چند روز بعدی باقی جشن‌های برنامه ریزی شده، ضیافت‌ها، مجالس رقص و کنسرت‌ها ادامه یافت، پنداری هیچ اتفاقی نیفتاده بود. افکار عمومی خشمگین شد. نیکولا کوشید با دادن مأموریت به وزیر سابق دادگستری برای یافتن علل این فاجعه آن را جبران کند. اما وقتی وزیر دریافت که گراند دوک سرگیوس، والی مسکو و شوهرخواهر امپراتور مقصر است، گراند دوک‌های دیگر به شدت اعتراض کردند. آنها می‌گفتند که تأیید خطای یکی از اعضای خاندان سلطنتی در ملأعام اصول حکومت مطلقه را از بنیان سست خواهد کرد. ماجرا خاتمه یافت. اما آن را برای حکومت جدید بدشگون دانستند و این ماجرا شکاف فزاینده میان دربار و جامعه را عمیق‌تر کرد. نیکلا هر روز بیش از پیش معتقد می‌شد که فرجامی بد خواهد داشت. بعدها با نگاه به گذشته این حادثه را آغازگر همه مشکلاتش می‌دانست.

 

تراژدی مردم - اورلاندو فایجس

پ‌ن: گرد سم خران شما نیز بگذرد (2)

  • احسان

محمد قائد در بخشی از کتاب دفترچه‌ی خاطرات و فراموشی با عنوان "این صفحه برای شما جای مناسبی نیست" از ورود نیروهای پیمان ورشو در سال 1956 به بوداپست و برکناری ایمره ناگی نخست وزیر مجارستان می‌گوید و برنامه‌ی یانوش کادار جانشینِ او که از این قرار است: بیرون بردن کشور از صفحه‌ی اول روزنامه‌های جهان!
قائد در ادامه توضیح می‌دهد: در بطن حرفِ کادار این نکته نهفته بود که ... کشوری کوچک و معمولی مانند مجارستان اگر وارد صفحه‌ی اول روزنامه‌ها شود یا باید برای خبر بحران سیاسی و اقتصادی و جنگ داخلی باشد یا برای وقوع بلایای طبیعی. بنابراین غیبت چنین کشوری از صفحه‌ی اول علامتی‌ است برای این معنی که خبر بدی از آن سو در راه نیست.

  • احسان