Kino

کش رفتن و به‌ عاریت گرفتن و ادغام تکه‌های ناجویده، و جعل نتیجه‌های ناوارد جبران حفره‌‌ی خلاءها نیست

Kino

کش رفتن و به‌ عاریت گرفتن و ادغام تکه‌های ناجویده، و جعل نتیجه‌های ناوارد جبران حفره‌‌ی خلاءها نیست

Kino
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱ مطلب در فروردين ۱۳۸۸ ثبت شده است

سلام

به فایت کلاب خوش اومدین! اولین قانون فایت کلاب اینه که نباید در مورد فایت کلاب حرف بزنین،دومین قانون فایت کلاب اینه که نباید در مورد فایت کلاب حرف بزنین...

این فیلم شاید در نگاه اول یه تریلر غافلگیر کننده بنظر بیاد ولی بیاید کمی عمیق تر بهش نگاه کنیم؛فایت کلاب مال دنیاییه که مردمش مشغول پر کردن خونشون با لوازم اضافی هستن، دنیایی که اضطراب سوء تغذیه ذهن آدماشو پر کرده،دنیاییه که مردمش بیست دلار بابت هر قالب صابونی میدن که از چربی های دفع شده خودشون درست شده! تو این چرخه اسم آدما میشه "مصرف کننده". شاید تایلر داردنآنارشیست بنظر بیاد ولی اون یه متعادل کننده ست؛ این تمدن از حد گذشته. چه ایده خوبیه اینکه ساختمون های موسسات اعتباری رو نابود کنی، تا وابستگی آدمایی که شخصیتشونو معادل اعتبار کارتشون می دونن بزور قطع بشه( تو اون مقدار پولی که تو بانکه نیستی) چرا آدمای تو این دنیا نمی خوان قبول کنن که فقط وقتی همه چی رو از دست داد میشه هر کاری خواست انجام داد.دنیای فایت کلاب دنیای به ته خط رسیدن هاست(یه قدم به ته خط نزدیک تر شدی) دنیایی که غم واقعی توش غم اختگیه! نسلی مورد بحثه که هیچ جنگ بزرگی ندیده و هیچ رکود بزرگی هم نداشته، جنگش روحیه و رکودش هم درونی.

جهان فیلم تا حد زیادی ذهنیه؛قرارگاه تایلر جاییه که موقع بارون برقها قطع میشه، اگه وارد اونجا بشین بعد از مدتی TV و یخچال و ...خلاصه تمام لوازم زندگی مدرن یادتون میره. اونجا آرامگاه بشره، جاییه که پروژه انهدام مدرنیته بنیان گذاشته میشه، ارتش آقای داردن اونجا هستن، در پایین ترین جاش هم آبه! تو خود فایت کلاب شما پاک میشید از مظاهر تمدن مدرن، نه پیرهنی، نه کفشی، هر شب هر کسی فقط یه بار فرصت داره مبارزه کنه. نتیجه مهم نیست، این رونده که اهمیت داره. بیرون از این دنیا کسی تمایل به دعوا نداره، همه انگار می خوان با گفتگو حلش کنن. تئوریسین فایت کلاب معتقده که با مبارزه در مسیر اصلی قرار می گیریم، اون میگه که بعد از مرگ تمام اعضا تازه اسم پیدا می کنن. فایت کلاب اثریه درباره قدرت ادراک ، اگه به یجا برسیم که بفهمیم تو چه لجنی فرو رفتیم، سریع تعجب می کنیم و همه چی رو منکر میشیم."سایفر" تو فیلم متریکس، موقع خوردن استیک به "مامور اسمیت" میگه "جهالت سعادته"؛به این جمله فکر کنین، توی فایت کلاب هم نمود این حرفو می بینیم، فراموشی و جهالت ما رو بحال خودمون ول میکنه و با لبخند به کارمون ادامه می دیم مثل قصه کسی که از از ارتفاعی داره میفته ، هر چند ثانیه بخودش میگه " تا اینجاش که خوب بوده"(jasqu'ici tout va bien) این تمدن رو به سقوطو باید یه جایی به آتیش کشید، این جنگل بیش از حد پراکنده رو. بعضی از اوقات که از ارتفاع به تهران نگاه می کنم هم همین حس بهم دست میده! بدون درد، بدون بدبختی ما هیچ چیز نیستیم ، درد یعنی احساس، یعنی بیداری و این خودش به نوعی تمام بیچارگیه البته!!

عصاره فایت کلاب توی جمله ادوارد نورتن بیان میشه که بعد از اینکه angelface رو داغون میکنه، در جواب تایلر میگه که " احساس کردم باید یه چیز زیبا رو داغون کنم" چه حس آشناییه ای حس، به هم ریختن یه نظم قراردادی، یه صورت زیبا یا یه حس آرامش دروغی؛ کاری که بمبهای پروژه خرابکاری می کنن، بیاین با واقعیت روبرو بشیم.چه موقعیت جالبی! کسی که تو یبیمه کار میکنه، یعنی جایی که خواب خوشو برای شما تضمین میکنه، یه مسکنه برای شما، میشه بیدار کننده شما. راه نجات از این مهلکه گریز از مراکز تمدنه(نورتن به مارلا سینگر میگه از همه شهرهای بزرگ خارج بشه) شاید تو خیلی از موارد حرفهای فیلم شعاری بنظر بیان ولی گاهی هم شعار دادن لازمه، شعاری که بگه " دنبال چیزی برو که دوستش داری" بگه " سعی کن هیچ وقت کامل نباشی".

چهره با بک گراند آنارشیستی برد پیت و چهره معمولن ناراحت و آروم و خسته ادوارد نورتن از بهترین زوج های بازیگری تو سینما بودن. هلنا بونهم کارتر هم مثل خیلی از بازیهاش فوق العاده ظاهر شده بود و کاملن به نقش میومد؛ فینچر هم راه رو برای تاثیر از کلیپهای تبلیغاتی باز گذاشته بود ، صحنه های اکشن و جذاب فیلم اونقدر هستن که خسته نشین و به چیزی خارج از بحث فیلم کشیده نشین. ارجاعهایی هم به پرسونای اینگمار برگمان تو فیلم دیده میشه، تو صحنه ای که تایلر تصاویری رو بین فیلمها می گنجونه! فینچر به فکر دادن تسلای خاطر هم نیست( کما اینکه تو کارهای قبل و بعدشم نبوده و فیلمهاش آکنده از تلخی و سیاهی هستن)و فیلم با انفجارهای نهایی تموم میشه، بعد از دیدن فیلم اونایی که زیادی جوگیر باشن می خوان همه چی رو خراب کنن و یه عده هم که مثل من خستگی بیش از حد بهشون فشار آورده تر جیح میدن تو وان دراز بکشن ، یه پارچه خیش بندازن رو صورتشون و به این فکر کنن که دوست دارن از بین مشاهیر با کی مبارزه کنن، شما دوست دارین با کی مبارزه کنین؟

  • احسان