Kino

کش رفتن و به‌ عاریت گرفتن و ادغام تکه‌های ناجویده، و جعل نتیجه‌های ناوارد جبران حفره‌‌ی خلاءها نیست

Kino

کش رفتن و به‌ عاریت گرفتن و ادغام تکه‌های ناجویده، و جعل نتیجه‌های ناوارد جبران حفره‌‌ی خلاءها نیست

Kino
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲ مطلب با موضوع «Light» ثبت شده است

فریدریش، تا پایان عمرش در ۱۸۴۰ به کشیدن مهتاب به عنوان امری الاهی و تنها سرچشمه‌ی نور در دل تاریکی شب ادامه داد. احتمالا علت این کار آن بود که فریدریش می خواست کینه‌ی خود را از این واقعیت ابراز کند که تاریکی شب به تدریج اما به صورتی نظام‌مند، مورد هجوم نورهای مصنوعی قرار می‌گرفت. در اواخر قرن هجدهم نوعی چراغ نفتی اختراع شده بود و در پی آن، در حدود ۱۸۰۰، چراغ گازسوز و حدود ۱۸۸۰ الکتریسیته ابداع شدند. یکی دیگر از دوست‌های فریدریش در درسدن، نقاشی به نام گئورگ فریدریش کرستینگ شیفته‌ی چراغ نفتی‌های آرگاندی بود. این چراغ‌ها فتیله‌ای استوانه‌ای و توخالی داشتند که با محصور کردن آن در لوله‌ای شیشه‌ای اکسیژن اضافی برای آن‌ها تأمین می‌شد و جریان هوا شکل می‌گرفت. در نقاشی‌های او شخصیت‌هایی تنها و منزوی در حال مطالعه، تفکر یا خیاطی کردن، در زیر نور چنین چراغ‌هایی دیده می‌شوند.


در ۱۸۵۰، ده سال بعد از مرگ فریدریش، دال نیز به کشیدن مهتاب به صورت متفاوت از قبل روی آورد. دال در درسدن زیر نور مهتاب، هاله‌ی ماه را در وضعیتی کشید که ابرها در حال پراکندن آن بودند، پدیده‌ای که پیش‌تر آن را فقط در طراحی‌های شخصی‌اش درباره‌ی ابرها به دقت بررسی کرده بود. نکته‌ی جالب‌تر آن که دال، در این منظره‌ی کوچک از شهر درسدن که هنوز ماه بر آن حکم‌فرما بود، نزدیک شدن نور مصنوعی را می‌دید. در این اثر پنجره‌های خانه‌های کمی در دل سیاهی شب سوسو می‌زنند و نشان می‌دهند که اندرون آن‌ها احتمالا با نور چراغ گازی روشن شده‌است. دوستش فریدریش با این مسئله موافق نبود.

شاعر و نویسنده‌ی آلمانی، هاینریش هاینه، با طنز و کنایه این دل‌کندگی فراگیر زمانه‌اش از ستایش و پرستش ماه را در این جمله خلاصه کرده است: «بوی گند چراغ‌گازی‌ها عطر دلپذیر ماه شب را نابود می‌کنند.» هاینه در حدود سال‌های ۱۸۵۱ تا ۱۸۵۵ معانی پیشین ماه را توهمی دانست و از روی استهزا آن را «شمع پنج سنتی بی‌ارزش» خواند و با این کار ناقوس عزای شعر و ادبیاتی را که زمانی مفتون ماه بود به صدا در آورد و احتضار آن را اعلام کرد. هم‌عصر فرانسوی هاینه اونوره دومیه نیز در سال ۱۸۴۶ با طرح لیتوگراف خود از زوج جوانی که هاج واج به ستاره ها نگاه می‌کنند، در این بی قدر و منزلت شدن ماه شریک شد؛ این «بورژواهای خوب» را می‌توان کاریکاتوری از شخصیت‌های در حال نظاره‌ی ماهِ فریدریش دانست که از پشت سر نقاشی شده بودند.

فریدریش و عصر رمانتیسیسم آلمانی - نشر چشمه

  • احسان

چند روز پیش موقع فروختن یه سکه‌ی طلا متوجه شدیم تقلبیه. گفتن سکه رو ببرید به همون فروشگاهی که اسمش روی بسته‌ش حک شده و قاعدتن باید اونا برش دارن یا جوابگو باشن. امید چندانی نداشتیم ولی رفتیم و طرف هم با نیم نگاه اول گفت سکه تقلبیه. بعد هم توضیح داد که ما خودمونم شکایت کردیم و از این که مشتری سکه‌ی تقلبی میاره پیشمون خیلی حالم گرفته و می‌شه و اینا.

بعد صحبت کشید به پیدا کردن راهکار. خیلی تأکید کرد که از طلافروشی‌ها و فروشنده‌های گذری سکه نخرید و حتمن برید سراغ فروشنده‌های رسمی سکه و حتمن دقت کنید آدرس حک شده روی سکه همون آدرس مغازه باشه. گفتم خب این که راهکار نهایی نیست، بالاخره باید یه راهی باشه که مشتری بتونه مطمئن بشه. تو ذهنم چیزی شبیه سیستم شاپرک بود که اواخر دوران احمدی نژاد باب شده بود و صحت رسمی و تقلبی یا قاچاقی بودن هر کالا با ارسال پیامک به یه سامانه‌ی مرکزی چک می‌شد.

پیشنهاد دادم رو هر بسته‌ی سکه یه بارکد یا کیو آر کد حک بشه که به یه دیتابیس مرکزی وصل باشه و بعد از هر مبادله هم وضعیت فعلی سکه رو نشون بده. اینجوری هر مشتری با چک کردن اون کد می‌تونه از صحت معامله مطمئن بشه. آقای سکه فروش گفت ما چند وقت یک بار جلسه داریم تو اتحادیه و راهکار پیشنهاد می‌دیم، گفتم حالا این راهکار منم پیشنهاد بدید شاید راهگشا بود.

غرض اینکه مواظب باشید کلاه سرتون نره.

  • احسان