Kino

کش رفتن و به‌ عاریت گرفتن و ادغام تکه‌های ناجویده، و جعل نتیجه‌های ناوارد جبران حفره‌‌ی خلاءها نیست

Kino

کش رفتن و به‌ عاریت گرفتن و ادغام تکه‌های ناجویده، و جعل نتیجه‌های ناوارد جبران حفره‌‌ی خلاءها نیست

Kino
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۱ ثبت شده است

10 اکتبر

بابا لنگ دراز عزیز!

شما میکل آنژ را می شناسید؟ او نقاش معروف دوره رنسانس ایتالیاست. همه بچه های کلاس ادبیات انگلیسی او را می شناختند، ولی من فکر کردم اسم یک فرشته بزرگ است و همه کلاس از خنده روده بر شدند.

بدبختی اینجاست که توی کالج از آدم انتظار دارند همه چیز را بلد باشد. چیزهایی هست که آدم به عمرش اسمشان را نشنیده است ولی من حالا دیگر راهش را یاد گرفته ام. موقعی که دخترها درباره موضوعی حرف می زنند،‌من لام تا کام حرف نمی زنم. بعد می روم توی دائره المعارف می گردم و یاد می گیرم.

روز اول اشتباه افتضاحی کردم. یک نفر اسم موریس مترلینک را برد و من پرسیدم،‌«از دخترهای سال اول نیست؟» یک ساعت نگذشته بود که این حرف توی همه کالج پیچید و پاک آبرویم رفت،‌ولی استعداد من از بقیه کمتر که نیست هیچ، گاهی وقتها مثل این که از بعضی ها بیشتر هم هست. 

دلتان می خواهد بدانید اتاقم را چه طوری درست کرده ام؟ ترکیبی از رنگهای زرد و قهوه ای ،‌رنگ خود اتاق کرم است و من پرده ها و پشتی هایم را زرد انتخاب کرده ام.

یک میز چوبی آلبالویی دست دوم هم دارم که آن را دو دلار خریده ام. یک قالیچه قهوه ای هم خریده ام که وسطش یک لک جوهر افتاده، ولی من صندلیم را طوری روی آن می گذارم که معلوم نشود. پنجره های اتاقم خیلی بلند هستند و در حالت عادی نمی شود بیرون را دید،‌ولی من آئینه میز توالتم را بر می دارم و میز را می کشم پشت پنجره بعد کشوها را جلو می کشم و مثل نردبان از آنها بالا می روم. به همین راحتی!

سالی کمکم کرد که این اثاثیه را در یک حراجی به قیمت ارزان بخرم. هر چه باشد او خانواده دار است و از این چیزها سر در می آورد. نمی دانید چه کیفی می کنم وقتی یک اسکناس پنج دلاری می دهم و باقی اش را پس می گیرم.

آخر من در عمرم هیچ وقت بیشتر از چند سنت پول نداشته ام. بابای خوبم! من قدر این پول تو جیبی را خیلی خوب می دانم.

هر چه سالی خونگرم و با نشاط و مهربان است،‌ امان از دست جولیا. معلوم نیست ناظم چرا این قدر در انتخاب هم اتاقی کج سلیقه است. سالی به همه چیز می خندد، ولی جولیا زود از همه چیز خسته می شود و حوصله اش سر می رود و هیچ وقت با بقیه راه نمی آید.

او خیال می کند همین که آدم اسمش پندلتون باشد،‌یکسره می برندش بهشت. فکر نمی کنم خدا من و جولیا را از روز ازل دشمن هم خلق کرده باشد.

لابد حالا منتظرید که من کمی هم راجع به درسهایم بنویسم. بفرمایید:

1. لاتین: جنگ هانیبال با رومی ها. رومی ها دارند عقب نشینی می کنند.

2. فرانسه: 24 صفحه از داستان سه تفنگدار. صرف سوم شخص افعال بی قاعده.

3. هندسه: اتمام استوانه. به مخروط رسیده ایم.

4. انگلیسی: شرح و تفسیر.

5. زیست شناسی: دستگاه گوارش، کیسه صفرا،‌ لوزالمعده.

 آن که در راه فراگیری علم است

جروشا ابوت

پ ن: راستی بابا جان نکند مشروب بخورید چون دشمن کبد است.


تقدیم به رفیق روزهای خوب، رفیق خوب روزها که هرکجا هست خدا بسلامت داردش، مهتاب ساوجی!

  • احسان

ما داشتیم به نونوا فکر می کردیم، اینکه به ندرت نونوای بی معرفت دیدیم، دلمون همچین غش می کنه واسه نونوا شدن، از کله صبح تا تاریکی های زیاد نون بپزیم و آتیش تو صورتمون بزنیم و با یه ریتم 3-1-3 خمیر بندازیم رو پارو و راهی تنور کنیم. بعد تاریکی که همه گیر شد تو این شیشه مرباها چایی بریزیم واسه خودمون و با عباس و غلامعلی به این پیشبندامون یه تکونی بدیم و بریم دم در بشینیم و مردم رو که می رن رستوران آفتاب نیگا کنیم و دلمون خوش باشه. بعدشم ما مخ عباس و غلامعلی رو بزنیم که با هم بریم تو شهر بگردیم و آب انار شادلی بزنیم و گیج و ملنگ برگردیم و بخوابیم واسه تنور اول فردا. خلاصه همچین آدمی هستیم.


نترس نترس نترس بچه جون


  • احسان

بعد از لختی دوری از موسیقی نویسی این بار این هم نشینی های خوب صدایی بود که منو واداشت ازشون یاد کنم. منظورم از این هم نشینی لزومن دو هنرمند مطرح نیست، منظور صداهاییه که بعضن ترکیبشون جادویی میشه و هر کدوم تو هر مرحله شنونده رو تو سطح خودشون نگه می دارن و بعد هم ترکیبشون اونو به یه سطح جدید می بره.


- این کار یه کاوره از یه کار معروف که خیلی ها شنیدنش و اصلش مال R.E.M. بوده و تو این اجرای سنگین لاکونا کویل خیلی خوب از این همنشینی استفاده ای کردن که تو نسخه اصلی دیده نمیشه (و لازم هم نیست)

Lacuna Coil - Losing My Religion

- کار بعدی از آلبوم آخر امینم انتخاب شده و اینم کار معروفیه و یکی از بهترین استفاده ها از صدای ریانا توش شده. تو این کار همنشینی علاوه بر جنس صدا تو نوع خوندن هم دیده میشه. امینم که خب داره هیپ هاپ خودش رو اجرا می کنه و ریانا در کنارش میشه گفت داره سول می خونه و این کشش صداشه که بیشتر از تفاوت صداها باعث زیبایی کار شده و فاصله ی بین سرعت های بالای امینم رو با صداش پر می کنه

Love the Way You Lie

- این کار طعم شرقی داره بدلیل هر دو خواننده، یکی اعظم علی ایرانی الاصل و یکی سرژ تنکیان ارمنی الاصل که هر دو تو آمریکا کار می کنن و کار با شعر خونی انگلیسی اعظم علی شروع میشه و کافیه ببینید یه صدای کش دار و بظاهر ساده سرژ چه به سر موسیقی میاره. این بشر فوق العاده ست

Coma

- این یکی یه کم فرق داره با بقیه و دیگه واقعن شرقیه. البته از نوع جغرافیاییش. این یه کاره غیر رسمیه مال زمانی که دبیرستانی بودم و زیاد گوشش می دادم. یه کار دو نفره از محسن چاوشی و محسن یگانه زمانی که خیلی جذاب بودن. این کار از قدیم بعنوان مثال این قضیه تو ذهنم بوده. یادمه به دوستم می گفتم صدای چاوشی اینجا وقتی اضافه میشه مثل یه هدیه می مونه

Vaghti Rafti

- آخرین و بهترین قسمت قضیه برای من این کاره. نانسی سیناترا و لی هزل‌وود که از مواهب دنیای موسیقیه همنشینی این دو بزرگ وار! شاید عجیب باشه ولی یجورایی انگار این دو یه نفرن. با تمامِ خوندن دوئل گونه شون و اجرای پینگ پنگی و جواب دادناشون این وحدتشونه که برام جذابه، انگار هیچ کدوم جدا حضور ندارن و کنار همه که صداشون تازه شنیده میشه. این هم یعنی کمال همنشینی بنظرم. دوستان، لی اند نانسی :

Summer wine



این پست، تقدیم به هادی کیانی!

  • احسان