Kino

کش رفتن و به‌ عاریت گرفتن و ادغام تکه‌های ناجویده، و جعل نتیجه‌های ناوارد جبران حفره‌‌ی خلاءها نیست

Kino

کش رفتن و به‌ عاریت گرفتن و ادغام تکه‌های ناجویده، و جعل نتیجه‌های ناوارد جبران حفره‌‌ی خلاءها نیست

Kino
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

Just for fun

دوشنبه, ۷ مهر ۱۳۹۳، ۱۲:۳۷ ب.ظ

دیوید: ... یک بار شخصی به من گفت که از بدو پیدایش بشر دو سوال همیشه ذهن او را مشغول کرده‌‌است. اول: «معنای زندگی چیست؟» و دوم «با این همه پول خرد که آخر روز ته جیبم جمع می‌‌شود چکار کنم؟»

لینوس: من جواب سوال اول را دارم.

دیوید: و جواب سوال اول چیست؟

لینوس: یک جواب ساده و دوست داشتنی. این جواب هیچ معنایی به زندگی شما نمی‌دهد، ولی نشانتان می‌‌دهد که پشت پرده چه چیزی در جریان است، در زندگی سه چیزِ معنادار هست. این ها سه انگیزه‌ی اصلی در زندگی شما هستند. عواملی که باعث می‌شوند شما کارهایی را انجام دهید که یک موجود زنده می‌کند: اولی بقاست، دومی نظم اجتماعی و سومی تفریح. هر چیزی در زندگی، به همین ترتیب است و بعد از تفریح هم چیز دیگری نیست. این به نوبه‌ی خود مستلزم این است که در زندگی، هر کاری معطوف به رسیدن به مرحله‌ی سوم باشد و وقتی به منطقه‌‌ی سوم برسید، کارتان تمام شده است. البته پیش از رسیدن به مرحله ی آخر باید از مراحل قبل بگذرید.

دیوید: این بحث که گفتی توضیح بیشتری لازم دارد.

...

لینوس: می توانیم... سراغ جنگ برویم. مشخص است که اولین جنگ‌ها برای بقا بوده‌اند چون یک یارویی بین شما و چاله‌ی آب ایستاده بود. بعد باید سرِ زن با یک مرد می‌جنگیدند و بعد جنگ تبدیل می‌شد به یک موضوع اجتماعی. این جریان سال‌ها قبل از قرون وسطا واقع شد.

دیوید: یعنی جنگ بعنوانِ یک شیوه برای برقراری نظم اجتماعی.

لینوس: درست است ولی شاید بهتر باشد بگوییم روشی برای پیدا کردن جایی برای افراد در نظم اجتماعی؛ چون هیچ کس برای خودِ نظم اجتماعی چندان اهمیتی قائل نیست. در این ماجرا، فرقی هم نمی‌کند شما یک مرغ در مرغدانی باشید یا یک انسان در جامعه.

دیوید: و می‌خواهی بگویی این روزها جنگ به یک سرگرمی تبدیل شده؟

لینوس: دقیقن.

دیوید: شاید برای کسانی که آن را روی تلویزیون می‌بیند این حرف درست باشد. برای آن‌ها جنگ، یک سرگرمی شده.

لینوس: همچنین در بازی‌های کامپیوتری. بازی‌های جنگی. سی ان ان. تازه دلیل جنگ هم ممکن است به تفریح مربوط باشد. علاوه بر این، برداشت از جنگ هم به یک سرگرمی تبدیل شده...

متن گفتگوی دیوید دایموند و لینوس توروالدز از کتاب فقط برای تفریح: داستان یک انقلابیِ اتفاقی ترجمه ی جادی: جادی دات نت.

نظرات (۲)

  • حسین جوانی
  • با تشکر از گوگل ترنسلیت
    پاسخ:
    قضیه تو شده مث اون یارو که می‌ رفت داروخونه می گفت آقا میخ داری؟بعد می گفت شاشیدم به داروخونه ای که میخ توش پیدا نمی شه.
    حالا تو هم بیا غرتو سر ما بزن برو، دیگه چیکا داری :) والا
    نخواستیم آقا نخواستیم
    پاسخ:
    بچه ها من بی تقصیرم! اَی چیزی هس بگین منم بدونم خو
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی