Kino

کش رفتن و به‌ عاریت گرفتن و ادغام تکه‌های ناجویده، و جعل نتیجه‌های ناوارد جبران حفره‌‌ی خلاءها نیست

Kino

کش رفتن و به‌ عاریت گرفتن و ادغام تکه‌های ناجویده، و جعل نتیجه‌های ناوارد جبران حفره‌‌ی خلاءها نیست

Kino
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

فراز تپه ای ماهی پیدا نیست

دوشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۲۹ ق.ظ

خدایا من می دونم موجود چندان مفیدی نیستم می دونم تهش اینه که خلق از دستم به آسایش باشن ولی شما که حواست جَمعه شما که آفریننده ی بوی گلپری شما که یه کارایی بلدی که خستگی ها رو از تن ها در می کنه شما یه کاری بکن دل بستن انقدر آسون نباشه٬ شما که می تونی یه تبصره وارد دم و دستگاهت کن که زین پس قناری ها مُرده نباشن٬ زنده باشن٬ خدایا اصلن چه معنی داره چیزی بمیره؟ من امیدی به اومدن اون روز ندارم٬ همونطور که فکر نمی کنم روزی بیاد که توپ طلا رو به زلاتان بدن٬ اگه اون روز میومد٬ حتمن بهمن یا اسفند میومد٬ اون وقت یه حکم فقهی هم می دادن که اشکال نداره سر نماز برای دنیا اشک‌ ریخت٬ شما یه نگاه به ماه های شمسی بنداز ببین اگه از آبان و آذر یا مثلن شهریور٬ اوه اوه شهریور... اگه از اینا پتانسیل بیشتر برای کدری سراغ داشتی بسم الله٬ اصلن چه معنی داره بهمن و اسفند آدم کدر بشه؟ بخصوص اسفند که بقول عزیز زمین نفس می کشه بعد از برف٬ همه حتا زمین نفس تازه کنن اون وقت تنگی نفس بشه واسه ما؟انصافانست؟که داره چند سال می شه و یه کوه قسمت ما نشده؟همش هان شان؟همش میتینگ؟ انصافانست که یکی بخونه که هر سال بهار با عزای دل ما...؟ اصلن الفاظ بهار و عزا باید کنار هم بیان؟ چی شده؟ چرا محل استقرار همه چیا بهم خورده؟ خوبه منِ خرس گنده الآن جلوی این همه خلقِ گذران٬ هوس دامن مادر کردم و دستم کوتاست؟ اینجوری می شه که الآن از ایستگاه بهارستان که بالا می رم و حجم شلوغی و دستفروش ها و تخم مرغ رنگی ها و سمنو خونگی ها و حاجی فیروزها رو هم که می بینم می گم لابد آسمون مثل همیشه کدر و بدرنگه و منم لابد می دونم این آخرین باریه که این هوای کثیفو به ریه های سوختم فرو می دم بعد هم حجم اشک٬ اونم فرسنگ ها دور از اراده ی من٬ شما انگار کن اگه کسی جیب منم می زد گریه می کردم حتمن. تو علم چیز به این می گن میدلایف کرایسیس یا همون بحران میانسالی بعد نگا می کنم می بینم بحران که بحرانه منتها میانسال نشدم هنوز بعد از طریق برهان خلف نتیجه می گیرم که لابد به نیمه عمر خودم رسیدم... والا دیگه!

الآن لابد بارونم آماده کردی بباره؟

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۲/۱۲/۲۶
  • ۳۰۳ نمایش
  • احسان

تکدر اعصاب

نظرات (۱۱)

معرکه...

پاسخ:
پاسخ:
من بعد از کامنت شما یه چیزایی به این پست اضافه کردم. اگه میخوای فحش بدی راحت باش
«هوا را پنجه می سایم می بینی،
نفس، اطرافِ دستانم پیدا نیست...»
جلوی این همه خلق گذران، هوس دامن مادر کردم و دستم کوتاست...
به رغمِ این که نمی شناسم تون، با خوندن این متن یه حسّ «درد فهمی» -تا حدّی- پیدا کردم.
آرامش نصیبتون،
سالِ پیش ِ رو، بس به از سال پیش باد.

پاسخ:
پاسخ:
آرامش نصیبمون، بقول یارو گاد اسپید یو، گاد اسپید آس
من در این گوشه که از دنیا بیرون است
آسمانی به سرم نیست
از بهاران خبرم نیست
اندر این گوشه ی خاموش فراموش شده
یاد رنگینی در خاطر من
گریه می انگیزد...

کمالِ احساسِ خواننده به کمالِ شعرِ سایه می افزاید و این می شود که یک آهنگ دیوانه کننده می شود.

پاسخ:
پاسخ:
حالا بحثی نیستا، خدا قسمت نکنه، ما تو این مدت - رفقا می دونن - این شعرو دیدیم به چشم
همچنان معرکه...

پاسخ:
پاسخ:
سلامت باشی
اصلن اگه قرار باشه برای دنیا سر نماز اشک نریزیم پس یهو نماز نخونیم دیگه، نه اینکه بخوام مخالفت کنما، نه ولی اصلا شما که همه اینا رو گفتی اینم به آقای خدا بگو اشک رو بند بیاره، ما قول میدیم همون لحظه نماز رو بخونیم.

پاسخ:
پاسخ:
اشک که خوبه که، چشو تمیز می کنه
تصور کردم انگار که دعای قنوتت باشه..
هی می نویسم هی پاک می کنم. ای ساربان نامجو بود که با خوندنش تلاقی کرد. مثل بچه های تخس دارم اون بغضه رو نگه می دارما. اما نه دیگه.. ترکید.آخه خوند: از این غم چه حالم نمی دانی.. صدای سعید ازکرخه تا راین چجوری بود .. همونجوری خدا رو صدا می کنم. خدا خدا خداااا
این پرغم ترین نوشته ات بود

پاسخ:
پاسخ:
گفتم زمان عشرت دیدی که چون سرآمد
گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سرآید
30 سالگی دقیقا کجای عمر میشه؟

پاسخ:
پاسخ:
عمر داریم تا عمر، گاهی حتا شروعشه
الآن حرف ندارید یا وقت؟ (که پست نمی ذارید!)
جور کنید این دو را...! :)

پاسخ:
پاسخ:
معمولن دلیل پست نذاشتنای من تنبلیه. چشم٬ می جورم هر دو را :)
سال خوبی هم داشته باشید در ضمن
لابد یه دلیلی داشته نظر پست قبل رو بستی،ولی آخ آخ آخ

پاسخ:
پاسخ:
چی بگم...
چی بگم . شاد باشی

پاسخ:
پاسخ:
کامروا باشی :)
معلوم نیست مشکل از کجاست ، چون یک سال گذشته و اسفند همون اسفنده... (و البته معرکه همون معرکه)
معلوم نیست چن تا باید بگذره تا به خودش بیاد...
پاسخ:
عه؟ واس تو هم؟ من فک کردم فقط در جناح ما اینطوره، مال من بهمنم شت، اسفندم شت. مزاجم تباه شده
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی