فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ
دوشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۴۰ ب.ظ
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش/بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
ای دل اندربند زلفش از پریشانی منال/مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار/کار ملک است آن که تدبیر و تامل بایدش
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست/راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام/هر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدش
نازها زان نرگس مستانهاش باید کشید/این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند/دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش
کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود/عاشق مسکین چرا چندین تجمل بایدش