دوما مجلس قانونگذاری بود. با وجود این نمیتوانست قوانین خود را به مورد اجرا بگذارد. لوایح قانونی آن لازمالاجرا نمیشد مگر آنکه تزار و شورای دولتی، مجمع مشورتی قدیمی عمدتا متشکل از اشراف مرتجع که نیمی از آنها را انجمنهای حکومت محلی انتخاب و نیم دیگر را تزار منصوب میکرد و به موجب مصوبه فوریه 1906 با اختیارات قانونگذاری برابر با خود دوما به مجلس اعیان تبدیل شد، آن را تأیید میکردند. شورای دولتی در تالار باشکوه کاخ زمستانی تشکیل جلسه میداد. اعضای مسن آن اکثرا دیوانسالاران و ژنرالهای بازنشسته، در حالی که خدمتکاران باوقار با لباسهای مخصوص سفید در سکوت در اطراف میگشتند و با چای و قهوه از آنان پذیرایی میکردند در صندلیهای راحتی مخمل مینشستند (یا چرت میزدند). شورای دولتی بیشتر به باشگاه نجیبزادگان انگلیسی شبیه بود تا یک مجلس قانونگذاری (شاید نشانه موفقیت این مجلس این بود که از مجلس اعیان تقلید میکرد). مباحثات آن چندان گرم و پرشور نبود زیرا بیشتر اعضای شورا دیدگاههای سلطنتطلبانه یکسانی داشتند، در حالیکه برخی اعضای حدودا نود ساله - که تعدادشان هم کم نبود - به وضوح قوه تمیز خود را از دست داده بودند. برای نمونه در پایان یک بحث، ژنرال اشتورلر نامی اعلام کرد که قصد دارد موافق اکثریت رأی دهد. وقتی به او توضیح دادند که اکثریتی در کار نیست زیرا رأیگیری تازه شروع شدهاست با خشم جواب داد: من هنوز هم اصرار میکنم که با اکثریت هستم!
با این همه، نباید به خطا شورای دولتی را مضحک یا بیخطر جلوه داد. سلطه اشراف متحد - که یکسوم اعضای شورا عضو آن بودند - اطمینان میداد که شورا به صورت پایگاه مرتجعان عمل خواهد کرد و به همه لوایح لیبرالی دوما رأی مخالف خواهد داد. بیخود نبود که شورای دولتی به "گورستان امیدهای دوما" شهرت یافت.
تراژدی مردم - اورلاندو فایجس
- ۰ نظر
- ۲۵ تیر ۹۹ ، ۱۳:۱۸
- ۱۶۶ نمایش