یَا مَنْ هُوَ فی إحْسَانه قَدیمٌ
سه شنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۲، ۰۷:۵۴ ب.ظ
گمان نداشتم حیاط پشتی را ترک کنی، ترک کنی و از کنار تاب گذر کنی، گذران دست از روی حلقه ی گیسویت برداری، برداری و گام شتابان کنی، بشتاب روی و کفش برپا کنی، کفش برپا جامه بر تن پیچی، پیچان چشم از من بگیری...
من گمان چشم برگرفتن نداشتم
من گمان چشم برگرفتن نداشتم
- ۹۲/۰۱/۱۳
- ۲۹۷ نمایش
نه؛ غذای خرسه