Kino

کش رفتن و به‌ عاریت گرفتن و ادغام تکه‌های ناجویده، و جعل نتیجه‌های ناوارد جبران حفره‌‌ی خلاءها نیست

Kino

کش رفتن و به‌ عاریت گرفتن و ادغام تکه‌های ناجویده، و جعل نتیجه‌های ناوارد جبران حفره‌‌ی خلاءها نیست

Kino
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

این ساکسیفونه ها!

سه شنبه, ۶ دی ۱۳۹۰، ۰۹:۰۵ ق.ظ
دررررررر،دررررررر! بله بازم هشت شده. زود پاشدم و پوشیدم و زدم بیرون، لباس پشمی ِ ارث خانوادگی رو هم پوشیدم. اصلن یادم رفته بود که صبح مامان گفت بیرون سفید شده، دم در که رسیدم تعجب کردم از این همه برف! رفتم سمت ماشین و خوشحال از تجربه جدید رانندگی (چون بابام دیروز ماشین رو برده بود و کلی بهش رسیده بود، روکش ها نو شده بود و شیشه ها دودی و ...) نشستم. آقای عشقی همسایه طبقه بالا هم از در اومد بیرون و میخواست سر راه آشغال هم بذاره. سوارش کردم و سر راهم تا محل کارش که نزدیک هم بود با هم رفتیم. سر راه صحبت از آسفالت بد محله شد که چیکارش کنیم و از این حرفا، دم میدون گلندوک آقای عشقی گوش تیز کرد به موسیقی توی ماشین...
- این ساکسیفونه ها
- بله ساکسیفون!
- عباس...براردم، سرباز که بود تو گروه موزیک بود و ساکسیفون هم میزد
- ساز خوبیه (بهروز)
- (بی توجه به من) آره، این ساکسیفونه، اون موقعا میاورد خونه میزد
- بفرمایید رسیدیم
- (هنوز بی توجه به من) خیلی هم سخته زدنش!
- ...
- دست شما درد نکنه.
- خواهش میکنم

شهرداری هنوز حرکتی برای باز شدن راه نزده بود و فرمون ماشین تو دستم مثل کره میلغزید و با کلی هیجان رسیدم دفتر پست که بقیه حساب و کتابم رو باهاش صاف کنم. دفتر پست هنوز باز نشده و بود سوار شدم که برم.
با کلی اضافه شدن هیجان از کنترل ماشین تو اون هوا رسیدم به پلیس راه و اونجا بود که برام مسجل (!) شد نمیشه ادامه داد، چند تا ماشین زده بودن بغل و داشتن زنجیر می بستن، چدن تایی مثل من با حالت "پوکر فیس" به اطراف نگاه میکردن و بقیه هم مشغول بندری زدن بودن. این شد که با خیال راحت و بدون عذاب وجدان سر وسیله نقلیه رو کج کردم سمت منزل. همون اول راه هم دو نفر تو برف مونده رو سوار کردم. یکیشون که با هم هم صحبت شدیم میخواست بره ونک و مدارک ببره برای درآوردن ماشین از پارکینگ. میگفت دیروز تو همین گردنه ماشینش رو خوابوندن.
- حالا واسه چی خوابوندن؟
- هه هه، واسه شیشه دودی!
- جاااان؟ یعنی از همینا که من دارم؟
- آره دیگه، ایناهاش، ببین (برگه رو آورد جلوم و روش نوشته بود تخلف : شیشه دودی)
- ...
- آره، زانتیا، کَمَری(!) سوناتا، همه جور ماشینی بود، همه رو گیر میدادن، باید برچسبشو بکنی دیگه
- آخه ما همین دیروز دادیم دودیش کردن! ای بابا...
- خلاصه اینجوریه دیگه

...

طرف پیاده شد و منم اومدم خونه، داداشو بیدار کردم که واسه امتحاناش تعطیله چند وقتی. رفتم دوش گرفتم و بیرون که اومدم نیمرو آماده بود. صبح خوبی بود!

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۰/۱۰/۰۶
  • ۴۴۷ نمایش
  • احسان

ساکسفون

لواسون

نظرات (۶)

این شهرداری باید یه فکری به حال شما شهرستانیا کنه دیگه
از قدیم گفتن روزی آدما رو اول صبح پخش می کنن بعله.




روزیمون که سر جاشه، مشکلی نیس
مثل همیشه آقای عشقی گقت و تو هم همینطوری نگاش کردی؟ مثل دفعه اول که من به تو و ایمان سلام کردم ، انگار از قبل هماهنگ بودین ، یه نگاه طولانی بعد هم دستا آروم میاد بالا . مرسی نوشته شیرینی بود
یه چیزی بگم ؟ توروخدا نه نگو گوش کنید
آقایون ، خانم ها ، اون دقعه این آقای جوانی ، روح همه عاشقای چشم بسته رو سفید کرد و گفت من عاشق وحیدم ، احسانم گفت همه عاشق وحیدن ؟؟؟؟
من اینجا اعلام میکنم الانش کلا تا حالا دو نفر عاشق من بودن، یکیش همین حسین آقای جوون خودمونه ، اون یکیش هم هنوز عاشقم نشده ، یعنی شخص مزبور نامی ، به نام عطا پیش بینی کرده که یکی زیر برج ایفل بر اثر اثابت شانه من عاشقم میشه و بقیه ماجرا . یارو هم که(اسمشو نمیگم تا فیلترش نکنن) می خواست دفترچه مرگو امتحان کنه خواست مرگ یکی که جای دیگه ایی بود رو زیر برج ایفل رقم بزنه که با این همه قدرت دفترچه نتونست و البته یارو هم توفیق نداشتا!!! ،




وحید بنویس سومیشو :)
عطا هم نمیاد این ورا دلمون تنگ شده واسه حرکات دستش . شخص مزبور نام باحال بود. یه بار تو نود یکی گفت " یه آقای کت شلوار نامی بود..."
مال ما دودی هم نیست حتی،سیاهِ،نمی دونم چه جوری شده گیر ندادن تا حالا
صندلی عقب که می شینی اصلا معلوم نمیشی شبِ شبِ، یه وقتا تو ترافیک میتونی خیلی راحت زل بزنی به مردم با خیال راحت




آره ولی از دسته گیلتی پلژر محسوب میشه واسه من چون اصن دوس ندارم کسی بخودم زل بزنه، متنفرم!
ببین فقط عاشقتتتتتتتتتتتمممممممممممممم.




دمتون گرم دمتون گرم
مهتاب: حرف سیاسی واسه چی؟




والا. ببین! بحث نـــــــکن!
  • حسین جوانی
  • چه عشق و عاشقی به راس تو وبلاگ دوستان...

    بعدشم احسان به این وحید (دلبر کینو) یواشکی برسون که ما باگ مورن یم ها. هوا ورش نداره...




    میرسونم
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی