یک روزی باید یک پرونده درست کنیم برای بیت یا شعری که بعد از دیدن یک فیلم به یاد آدم میاد. ارتباط درون مایه ی شعر فارسی و فیلم غربی. خوب چیزی می شه. بزا ببینم میشه مخ گلمکانی رو بزنم.
آی حسین دقیقن! من اصن یه موضوع برای همین داستان باز کردم اون گوشه وبم.مخشو بزن، ایرج کریمی انگ این قضیه س
آخی ... یه موقع ها میرفتیم دریاچه ارومیه از آب که میومدیم بیرون ، بعد از چند دقیقه دقیقا این شکلی میشدیم و زل میزدیم به افق.... آقا جدیدا رفتم تو کف این دیکلمه های حسین پناهی ... آخ آخ آخ نمیدونی چه حالی میده ، شایدم بدونی حال میده ،،، حیف که تو حیاتش درکش نکردیم ،، آخه حیات که جای درک کردن نیست جای باخچاس....
من حسینم ... پناهیم .
خودمو میبینم ، خودمو میشنوم ، خودمو فکر میکنم تا هستم جهان ارثیه ی بابامه سلاماش، همه ی عشقاش، همه ی درداش، تنهاییاش ... وقتیم نبودم ، مال شما .
اگه دوست داری با من ببین یا بذار باهات ببینم با من بگو ، یا بذار با تو بگم سلامامونو ، عشقامونو ، دردامونو ، تنهاییامونو ....
یه جا میگه سیگارم را از پنجره می تکانم که جهان زیرسیگاری من است
اولین بار موقع دیدن این فیلم وقتی به این لحظه از فیلم که تو گذاشتی رسید، گریه امانم نداد. لاکردار کوبریک چی برای اسپیلبرگ به ارث گذاشت!!! کوبریک مرگ داشت اما آثارش نه!
من همیشه خوشحال بودم که کوبریک عمرش به ساختن این کار نرسید، هرچی میساخت اینو نمیساخت مطمئنن. دیگه خرس نداشتیم، شاید مو هم نداشتیم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
آی حسین دقیقن! من اصن یه موضوع برای همین داستان باز کردم اون گوشه وبم.مخشو بزن، ایرج کریمی انگ این قضیه س