Elvish mood
پنجشنبه, ۷ بهمن ۱۳۸۹، ۱۲:۴۹ ب.ظ
شبی از شب زنده داری های صاحبدلان بود با گفتگویی خموش. ما شش نفر بودیم به دور میزی در وسط باغ. در اطراف ما، علف سبز در سیاهی شبی تابستانی آهسته آهسته ریشه میگرفت. چند شمع روی میز می سوخت و شعله هایشان از تأثیر بادی هرچند ضعیف، آشفته و لرزان بود. هر یک از ما از چیزهای بی ارزشی صحبت می نمود. گویی قرار نبود مرگ و فنایی وجود داشته باشد. به تعبیری، یا باید همه چیز را بدست آورد و یا می بایست یک باره آن را از دست داد.
زندگی از نو - کریستین بوبن -ترجمه رضا تبسمی - نشر باغ نو