گر ذوق نیست تو را...
الآن من یک فقره احسان خرسند از تکنولوژی هستم٬ البت نه این که معاذالله سابق این طور نبودما نه٬ ولی ارزش اظهار نداشت حال خرسندیم. تفریح جدید چیه؟ پیش پیش اخ و پیفاتون رو بابت این که دلم خوشه و مرفه بی دردم و از این جور اباطیل آماده کنید که می خام رو کنمش.

اساسن انسان یا می خاد سفر کنه یا نمی خاد. بعد مسئله این پیش میاد که آیا می تونه یا نه. من که خب می خام سفر کنم معمولن این از این ولی کو وقت و کو پا؟ (وگرنه که اصلن مسئله مالی مطرح نیست!!!) و از این رو تا بحال از گوگل ارث و سرویس استریت ویو مدد گرفتم و با لم دادن به شکل S روی مبل به اقصا نقاط چیز سفر می کنم و کیف مجازی می برم. بعد مسئله جایی پیش میاد که استریت ویو و اون ماشین عکاس گوگل که قریحه ی خاصی ندارن و صرفن یه عکسی برای رفع حاجت می گیرن. دیگه پا نمی شن برن تو آب های کم عمق و شفاف مالدیو بغل اون کلبه های توریستی توی آب عکس بگیرن که... یا مثلن تو شب اونم تو هنگ کنگ که عکس براشون اولویت نداره. حالا درسته یه وقتایی چار تا عکس بدردبخور از جاده های کنار مزارع ذرت ایالت های جنوبی آمریکا بهمون نشون می دن که توشون تراکتور هم هست و عکساش حتا گاهی بدرد کارای کرواک طور هم می خورن ولی دست آخر در حکم همون رفع حاجتن و انسان رو هل می دن به سمت آلترناتیوهای باقریحه. و این می شه که اصلن ما یادمون می ره عصر جمعه ست و باید برنامه ی روتین تیریپ خاک بر سری و آسیب پذیری برداریم و بجاش با نشستن پای یه سری عکس کروی (یعنی از همچین انگار از داخل کره) همه این احساسات کدر و بد طینت رو بدست فراموشی سپرده و می شینیم به تماشای نمای کامل سانتیاگو برنابئو قبل از بازی رئال و گالاتاسرای٬ نمای شب هنگ کنگ و نمای بارونی یه ساختمون تو شهری ب اسم Lviv (که همین الآن فهمیدم تو غرب اکراینه)٬ سنترال پارک نیویورک، کوه المپ یا چه می دونم مثلن ساحل حیفا تو غروب(ببینیدش) و...
توصیهی من اینه که با گوشی عکسها رو ببینید. یه روزی گوشیم رو میبرم شیراز و یدونه از این عکسا از حافظیه براتون میندازم.
این پست تقدیم به رفیق بیمارستان نشینم که گفته اسمشو نبرم آبروش نره :)
برو سیاحت کن رفیق
- ۲ نظر
- ۱۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۱۴
- ۴۹۱ نمایش